![site-logo](https://vingo.camp/wp-content/uploads/2024/11/logo-vingo.png)
اصطلاحات صخره نوردی را بشناسید!
![اصطلاحات کاربردی صخره نوردی](https://vingo.camp/wp-content/uploads/اصطلاحات-صخره-نوردی.jpg)
صخره نوردی یک ورزش ماجراجویانه، مخصوص اشخاص پرهیجان!
این ورزش درعین پرهیجان بودنش، می تواند پرتنش هم باشد.
درکنار حرفه ای که کسب می کنید، باید اصطلاحات و تعاریف مربوط به این ورزش را نیز بدانید. برای اینکه از این فعالیت ورزشی، درک بهتری داشته باشید. صخره نوردی سال های زیادیست که در جریان بوده و تکنیک های بسیاری جهت تسلط در آن، درنظر گرفته شده است. مهم تر از همه، اعتماد به نفس و حضور ذهن در این ورزش می باشد.
حال به برخی از اصطلاحات صخره نوردی که شاید به گوشتان خورده باشد، می پردازیم :
دستگاه آبالاکو ترد : معروف به V-Thread هم می باشد. این روش شخص را قادر می سازد تا در شرایط یخ زدگی فرود بیاید.
آبسیل : در این روش، شخص به وسیله طناب، از ارتفاع، پایین می اید. با نام راپل هم شناخته شده.
لنگر : نصب تجهیزاتی برای تحمل وزن بالای طناب.
اسندر : ابزاری برای بالارفتن از طناب می باشد.
باشی : ابزاری مسی که در شکاف کوه قرار می گیرد.
حمایت : روشی برای جلوگیری از سقوط صخره نورد با استفاده از پیچاندن طناب یا استفاده از وسیله ای که اصطکاک را افزایش می دهد.
بیواک : اردو زدن در وسط کوهنوردی، حتی زمانی که هیچ مکانی برای استراحت نمی باشد.
بولارد : صخره ای بزرگ که از آن به عنوان یک لنگر بیواک، استفاده می شود.
پیچ : صخره را سوراخ کرده و یک پیچ در آن سوراخ ایجاد می شود، که برای نصب چوب لباسی استفاده می شود.
سطل : دستگیره ای بسیار بزرگ
دست انداز : حرکت دادن سریع دست از یک تکیه گاه به تکیه گاه دیگر
تخته کامپاس : صخره نوردی بدون استفاده از پاها
کارابین : حلقه های فلزی و قلاب هایی که اغلب از آن ها برای وصل طناب به محل اتکا استفاده می شود.
چاس : صخره های فشرده یا شکننده
برش : عمل اتصال به لنگر
خم : کشیدن تکیه گاه با حداکثر نیروی ممکن
چین : مکانیست که فقط به وسیله نوک انگشتان قابل نگه داشتن است.
دشوار : سخت ترین قسمت هر کوهنوردی
لنگر مقاوم : لنگری که به عنوان محافظ در زیر یخ یا برف، دفن شده است.
کف: زمین
دیسندر: وسیله ای است که فرد اجازه می دهد تا بر روی صخره، فرود بیاید.
تکنیک طناب دو تایی : صعود کردن با استفاده از ۲ طناب جداگانه، که معمولا برای صعود به قله کوه استفاده می شود.
داینو : پرش یا جهشی که به منظور گرفتن یک تکیه گاه ، صورت می گیرد.
زانو های الویس: زانوهای خسته کوهنوردان
کوه نوردی عمودی : صخره نوردی به صورت عمودی با استفاده از گیره های انگشت.
طناب ثابت : طنابی است که نقطه اتصال ثابتی دارد.
متزلزل : موقعیتی که در آن، از پا برای تعادل استفاده می شود نه برای فشار دادن.
فلش : موفق شدن در صعود، با اولین تلاش
صعود آزاد : صعود کردن بدون استفاده ازهیچ گونه طناب یا کمکی
سراشیبی : استفاده ازدیوار شیب دار یخی برای به دست آوردن موقعیت بهتر.
گراول : استفاده از تکنیک ها و مهارت های سطح پایین.
گومبی : به کوهنوردی تازه کار یا عجول گفته می شود.
مهار: به کمربندی گفته می شود که دور کمر صخره نورد بسته می شود و به او اجازه می دهد تا از طناب آویزان شود.
تونل : به تندباد ناگهانی که روی صخره ها رخ می دهد.
های بال : به تخته سنگی گفته می شود که از بالا به پایین می افتد.
تکیه گاه : مکانی برای نگه داشتن خود در کوهنوردی
گرفتگی : قرار دادن قسمتی از بدن در شکاف کوه
جیب : نگه داشتن نسبتا کم پا
جاگ : نگه داشتن نسبتا زیاد پا
کوهنورد راهنما : متصل کردن طناب ها و قلاب های محافظ توسط کوهنورد با تجربه
استراحت دست : زمانی که به دستان تان برای کوهنوردی احتیاجی ندارید وپاهایتان به تنهایی برای محافظت از بدنتان کافی است.
جای دست : تکیه گاهی کوچک جهت نگه داشتن انگشتان.
پوست انداختن : سقوط کردن
پاندول : تاب خوردن از اطراف به منظور این که خودتان را نگه دارید.
میخ : میله های فلزی بلند که داخل برف گیر می کنند، و به عنوان لنگر کار می کنند.
پک لوازم : تمام تجهیزاتی که هنگام صعود کردن، حمل می شوند.
محوطه فرار : بخشی از مسیر که فوق العاده خطرناک است.
سنگریزه : صخره های کوچکی که به آسانی می شکنند.
گیر انداختن خود : فرو بردن تبر در یخ، به منظور جلوگیری از سقوط هنگام بهمن
پایان نوک : انتهای طنابی، که به کوهنورد راهنما متصل است.
شل : بخشی از طناب کوهنوردی که کشیده نمی شود.
اسپرگ : دستگیره ای که در آن انگشتان جهت مخالف دارند
نوک : بالاترین نقطه یک قله
تراورس: حرکت افقی در حین بالا رفتن
کوله پشتی تجهیزات (ماه گرگ) : کوه نوردی شبانه